نقد فیلم
نقد و بررسی فیلم The Hunt: هجویهای ضعیف که هیچ دیدگاه خاصی ارائه نمیدهد

هجویه در بهترین حالتش دیدگاهی را ارائه میدهد که قبلا به آن فکر نمیکردید. این نوع ادبیات، یک موضوع پیچیده را خیلی واضح برای مخاطب آشکار میکند. مثلا به Parasite «انگل» توجه کنید که یکبار هم از کلمه «نظام سرمایهداری» استفاده نمیکند، اما فقط در حال توضیح نقاط ضعف سیستم اقتصادی دنیاست در حالی از شخصیتهای قابل باوری در یک چارچوب جذاب بهره میبرد. فیلم The Hunt «شکار» ساخته کریگ زوبل (Craig Zobel) قصد دارد چنین هجویهای باشد، اما در بهترین حالتش یک آزمایش فکری ساده است. این فیلم نوشته دیمون لیندلوف (Damon Lindelof) و نیک کیوز (Nick Cuse) عمدا خیلی کلیشهای شروع میشود اما تلاش نمیکند سوالات مهمتری بپرسد یا مسائل مهمتری را بررسی کند. این فیلم با وجود نقشآفرینی عالی بتی گیلپین (Betty Gilpin) در نقش اصلی، نگاهی به شرایط سیاسی کنونی دارد و معتقد است همه ما میدانیم دنیا شرایط خیلی بدی دارد اما هیچ راهحلی برای آن ارائه نمیدهیم. در نقد و بررسی فیلم The Hunt با آریامووی همراه باشید …
گروهی از افراد غریبه با دهان بسته در مزرعهای بیدار میشوند. سپس سلاحهای مختلفی در اختیار آنها قرار داده میشود و توسط افرادی مرموز مورد حمله قرار میگیرند. چون تاریخ اکران این فیلم به دلیل تیراندازیهای رخ داده در آمریکا به تعویق افتاده بود و مردم بدون اینکه موضوع فیلم را بدانند نسبت به آن جبهه گرفتند، کمی بیشتر از داستان را توضیح میدهم. گروهی از افراد راستگرای افراطی توسط گروهی از افراد چپگرای افراطی شکار میشوند. این نبرد بدبختها با زبدگان است و در میان این جنگ زن مرموزی (با بازی گیلپین) حضور دارد که به نظر میآید بهتر از بقیه حاضران در بازی آن را بلد است.
ایده اصلی The Hunt این است که نشان دهد مردم در شبکههای اجتماعی و رسانهها چه برخوردی با یکدیگر دارند و حالا این جنگ کلمات حالت فیزیکی به خودش گرفته است. در اینجا با گروهی از بدبختها روبرو هستیم که به تئوریهای توطئه راستگرا ایمان دارند، از عباراتی مثل سفیدبرفی به صورت توهینآمیز استفاده میکنند و چندین اسلحه در اختیار دارند. آنها توسط گروه زبدگان شکار میشوند، افراد پولداری که ارزش سیاست برای آنها بیشتر از انسانهاست، دیگر از خاویار خوردن خسته شدهاند و به تغییرات آبوهوایی اهمیت میدهند. هیچکسی به جز شخصیت گیلپین قرار نیست واقعی باشد، چون هدف فیلم این است که نشان دهد هویتهای سیاسی مسخره، ما را به کاریکاتورهایی مضحک تبدیل کرده است. لیندلوف و کیوز به شرایط سیاسی کنونی نگاه کرده و گفتهاند: اگر اینقدر از یکدیگر متنفرید و اصلا هم را درک نمیکنید، چرا به سبک بازی بتل رویال یکدیگر را نمیکُشید؟
مشکل این نظریه این است که هیچ هدف مشخصی ندارد. فیلم خیلی زود به یک کشتار مسخره تبدیل میشود که در آن بدبختها و زبدگان به روشهای خشن کشته میشوند، در حالی که داستان فیلم قصد ندارد هدف خاصی را دنبال کند یا دلیل وجود شخصیت گیلپین را نشان دهد. وقتی در ۲۰ دقیقه ابتدایی متوجه شوید روند فیلم به چه شکل است، این به یک اثر تکراری تبدیل میشود چون لیندلوف و کیوز هیچ چیزی برای اضافه کردن به داستان خودشان ندارند. اصلا بررسی نمیشود این اشخاص چطور به این روز افتادهاند و فیلم فقط نشان میدهد اگر انسانیت از انسانها گرفته شود چه بلاهایی سر یکدیگر میآورند.
با این نکته که The Hunt با عقاید سیاسی من مطابق نیست مشکلی ندارم، اما این هجویه آنقدر خستهکننده است که هیچ بینشی به جز اینکه با یکدیگر خوب رفتار کنید ارائه نمیدهد. این پیام به اندازه کافی خوب نیست چون هدف فیلم نبرد چپ و راست نیست و گفتمان آنلاین است. اگر به این موضوع علاقمند هستید نه تنها نمیدانید آزار و اذیت آنلاین چیست، بلکه نمیدانید دنیا دست چه کسی است. یکی از دلایلی که The Hunt اینقدر زود به یک کشتار مسخره تبدیل میشود این است که زیرداستان آن خیلی سطحی ساخته شده و نمیتوان آن را عمیقا بررسی کرد، پس زوبل فقط به مرگهای خشونتبار فیلمش اضافه میکند.
تنها نقطه قوت فیلم، گیلپین است که خیلی خوب نقش شخصیتش را بازی میکند. اما با وجود اینکه اطراف او پر از بازیگران مستعد (هیلاری سوانک (Hilary Swank)، آیک بارینهولتز (Ike Barinholtz) و اما رابرتس (Emma Roberts)) است، اما فیلم خیلی دوست دارد نشان دهد شخصیت گیلپین نقش اصلی فیلم است و قطعا تا پایان زنده خواهد ماند، پس از همان ابتدا میدانید نباید امیدی به زنده ماندن بقیه شخصیتها داشته باشید. خوشبختانه گیلپین بازیگر مستعدی است پس حتی وقتی هجویه فیلم خیلی خستهکننده میشود، او میداند چطور نظر مخاطب را جلب کند.
فیلم The Hunt به نوعی یادآور Joker «جوکر» است، فیلمی که وانمود میکند متفکرانه و مطابق با شرایط کنونی است اما هیچ حرفی برای گفتن ندارد. لیندلوف و کیوز نقطه شروع خیلی خوبی در این مورد داشتند که ما چطور هویت سیاسی خود را به نمایش میگذاریم و اینکه این هویتها چطور روی رفتار ما تاثیر میگذارند، اما نویسندگان نمیدانند چطور از این نکات برای پیشبرد داستان خود استفاده کنند. این خوب است که مردم را با تمامیت آنها ببینیم، اما افراد همچنین ممکن است مهرههای سیاسی باشند که میخواهند قدرتی برای رسیدن به اهدافشان به دست آورند. The Hunt تمام افرادی که از نظر سیاسی افراطی هستند را به یک شکل به تصویر کشیده و احساس میکند پیام مهمی را به مخاطب رسانده است. در این مورد که گفتمان آنلاین با زندگی واقعی فرق دارد حق با لیندلوف و کیوز است، اما در اینکه برای بیان آن به یک فیلم کامل نیاز داشتهاند اشتباه میکنند.
بنظرم فیلم جالبی بود
فقط اولای فیلم ک دختره تازه چشماش باز میشه میبینه اونطرف برکه Betty Gilpin ی کاغذی رو پاره میکنه بعد فک کنم میذاره لای موهاش.
اونو فهمیدید چی بود؟ چون فک نکنم در ادامه فیلم بهش اشاره ای شده باشه..