نقد فیلم
نقد و بررسی فیلم Monster Hunter: اقتباسی ناموفق از یک بازی ویدیویی

از بین تمام فیلمهایی که در برزخ گیر افتاده و احتمالا بسیاری از مردم نتوانند آنها را در سینماها ببینند، Monster Hunter «شکارچی هیولا» یکی از آن فیلمهایی است که به شدت از این شرایط ضربه خورده است. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی پل دبلیو.اس. اندرسون (Paul W.S. Anderson) و با بازی میلا یوویچ (Milla Jovovich) در نقش کاپیتان آرتمیس و تونی جا (Tony Jaa) در نقش شکارچی، کاملا اثری نمایشی است و هیچ محتوایی ندارد. بدون پخش از یک صفحه نمایش بزرگ و بلندگوهای غولپیکر، این فیلم محتوای چندانی به جز شکار کردن چند هیولا ندارد. در نقد و بررسی فیلم Monster Hunter با آریامووی همراه باشید …
در این فیلم، کاپیتان آرتمیس و گروه سربازانش وارد دنیای فرنچایز بازی ویدیویی Monster Hunter ساخته کپکام میشوند. با این حال، هیچ دلیلی برای علاقمند شدن به این شخصیتها وجود ندارد، چون آنها به سرعت به منظور همکاری آرتمیس و شکارچی برای زنده ماندن در برابر دشمنان بسیار بزرگتر از خودشان کنار گذاشته میشوند. و وقتی این کار را کردند، دوباره آن را تکرار میکنند.
از ابتدا مشخص است که تمرکز اصلی روی هیولاهای فیلم قرار دارد، که با توجه به نام فیلم کاملا منطقی به نظر میرسد. هسته اصلی داستان این است که گروهی در شرایطی ناآشنا قرار میگیرند، با اشاره به لحظاتی از فرنچایز بازی ویدیویی که هیچ معنای خاصی برای مخاطب ندارند. به عنوان کسی که با این فرنچایز بازی ویدئویی آشنایی دارد، قطعا تماشای دیابلوها و راثالوها جذابیت زیادی دارد، اما لحظات نبرد با این هیولاهای غولپیکر خیلی مسخره و توخالی به نظر میرسد. فقط ممکن است چندبار از تماشای یوویچ در حال نابود کردن یک اژدها لذت ببرید و پس از آن دیگر برای شما جذابیتی ندارد.
همانطور که گفته شد، پخش در صفحه نمایش کوچکتر به ضرر فیلم تمام شده و خیلی زود مشخص میشود که کل فیلم در چهار یا پنج منطقه غیرجذاب جریان دارد. با این همه شن و فضای بیابانی، در پایان فیلم به این نتیجه رسیدم که این مکان وحشتناک جایی است که دوست داشتم زمان بیشتری را در آن بگذرانم.
در حالی که جا نقش خودش را خیلی خوب ایفا میکند – یک صحنه کوتاه وجود دارد که در آن آرتمیس پس از دادن مقداری شکلات به شکارچی، شکلاتهایش تمام میشود و نگاه جا به یوویچ خیلی جالب و بامزه است – اما فیلم به خوبی از او استفاده نمیکند. لحظات کوتاهی که جا قادر به نشان دادن هنرهای رزمی خودش است، به شکلی کات شدهاند که باعث میشوند فکر کنیم بیشتر آنها به جای اینکه توسط خودش اجرا شده باشند توسط بدلکار اجرا شده که باعث تاسف است.
نکته دیگر اینکه فیلم واقعا تمام نمیشود. آنها یک هیولا را شکست میدهند، بر احتمالات خیلی غیرمحتمل غلبه میکنند، اما سپس متوجه میشوند یک هیولای خطرناکتر پشت سرش وجود دارد. این نکته از این واقعیت ناشی میشود که در بازیها، وقتی آخرین و بزرگترین هیولا کشته میشود شکار کردن همچنان ادامه دارد و اندرسون و همکارانش قصد داشتهاند کاملا به این نکته اشاره کنند که میخواهند فرنچایز سینمایی Monster Hunter را ادامه دهند.
در نهایت Monster Hunter با اینکه میتوانست یک فیلم خوب باشد این فرصت را از دست میدهد. این فیلم نمیتواند احساسات و طرز تفکر ما را تغییر دهد، اما تماشای یک گروه نظامی که تلاش میکنند دیابلوها را از بین ببرند خیلی هیجانانگیز است. اما این فیلم مثل Pacific Rim «حاشیه اقیانوس آرام» نسبت به جزئیات دنیای خود و شخصیتهایش توجه زیادی نداشته است. در پایان فیلم، من واقعا درک نکردم چرا باید افرادی که هنوز زندهاند برای من مهم باشند، به جز اینکه تا آخر فیلم هنوز نمردهاند. Monster Hunter یک نوشابه انرژیزای سینمایی است؛ یک شوک فوری از انرژی که احتمالا پس از تماشای آن دچار سردرد خواهید شد.